Sirat-ul-janah
ok I was telling that I staied in in place to have a tea and short diccuss,but I found them as I write”a Pakistani man went to England 30 years befor and he got married there with a English lady .now they have one son and two girls who are hafeze quran and the lady after becoming muslem they came back Pakistan and she made a network of orphanage for poor orphans and poor childrens .she paied by herself for children and also she made 3 brach of orphanage for them in Murry ,Khanival and Kerachi “after a cup tea the young man said that if you like you can stay here as you like and we can give you a rooz and …so nice from them and I accept it and I stayed there one day .they really was hospitalble and they care about me alotand it made me thoughtful about their manner and job . I can completly trust them and hope I can help them in any case .however you can visit their website here and read more about them .a day afte rI called post office and asked them about my porcel and I got very good news . your porcel has recived and you can come and take it .so now I can leave Islamabad and go to Lahor and after 3 days I will be in incredible India by hope of allah .
یتیم خانه
واما یک توفیق اجباری که شامل حال من شده این بودکه برخوردم به تعطیلات ومجبور شدم 3روزی در اسلام آباد وشهرهای نزدیک اطراف گشتی بزنم
اما توی یک محلی که برای استراحتی کوتاه وصرف چای توقف کردم ماجرای جالبی رو فهمیدم:
سی سال پیش آقای پاکستانی میره انگلستان واونجا باخانمی انگلیسی ازدواج میکنه که حاصل این ازدواج یک پسر ودودختره که البته حافظ قرآن هستند.خانم وآقا بعد از برگشتن به پاکستان مرکزی دایر میکنند برای سرپرستی بچه های یتیم وبی سرپرست که به همین منظور سه تا پرورشگاه ساختن یکی در ماری یکی در خانیوال وسومی هم در کراچی.
واما بعد از صرف چای آقایی که ازش نام بردم به من گفت اگر بخواهی میتونی اینجا بمونی ومن یک اطاق در اختیارت میذارم منهم این پیشنهاد دوست داشتنی رو از اون پذیرفتم وقرار شد که یک روز اونجا بمونم.
روش زندگی وکاراین خانواده برای من بسیار جالب بودو بامن بسیار مهربان بودند ومن کاملا به اونها اعتماد کردم وامیدوارم که بتونم در بعضی کارها بهشون کمک کنم.به هر حال اگر میخواهید در باره اونا بیشتر بدونید به این آدرس سری بزنید
واما جالبتر اینکه روز بعد اداره پست منو خواست وخبر خوبی به من داد.بله بسته پستی رسیده بود ومن میتونم بعد از 3روز به لاهور برگردم وپاکستان رو به قصد ورود به هندوستان افسانه ای ترک کنم